قمست دوم خاطرات شهید «محمد پایون»
همرزم شهید «محمد پایون» نقل میکند: «شبها به علت پشه زیاد، وقت خواب پشهبند میزدیم. به بچهها گفته بودیم، هرکس دیر بیاد، باید بیرون پشهبند بخوابه. یک شب محمد به علت شرکت در دعای توسل دیر رسید و داخل پشهبند راهش ندادیم. صبح به محمد گفتم: حتماً خیلی اذیت شدی؟ گفت: نه! اتفاقاً دیشب داخل حرم امام حسین (ع) پشهبند زدم و خوابیدم. تمام عمرم خواب به این خوبی ندیده بودم.»
کد خبر: ۵۵۶۲۸۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۳۱
فرمانده شهید «احمدرضا گیلوری» نقل میکند: «یادم میآید که یکبار در عملیات کمین ضد انقلاب از ناحیه پا مجروح شد. چون سطحی بود با مداوای سرپایی در منطقه ماند و حاضر به برگشت نشد.»
کد خبر: ۵۵۶۱۴۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۲۷
همسایه شهید «محمدرضا خدابندهلو» نقل میکند: «هر سال یازدهم محرم، توی دامغان خرج میدادیم. محمدرضا همیشه میآمد کمک میکرد و مجلس روضهخوانی هم میگرفتیم. یک سال بعد از شهادتش داشتیم خانهمان را تعمیر میکردیم. یک شب محمدرضا به خوابم آمد و گفت: همسایه! حتماً روضه بگیر؛ خودم میآم کمکت. حرف کسی رو گوش نکن!»
کد خبر: ۵۵۵۹۸۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۲۷
همرزم شهید «اسماعیل حدادی» نقل میکند: «خواب دیدم که کبوتری سفید در دستهای مادرم بود؛ کبوتر خیلی تلاش میکرد که از دستش فرار کند و بالاخره پرواز کرد و مادرم هم نتوانست مانع اون بشه. چند روز بعد در حالی که غسل شهادت کرده بود، برای همیشه پرواز کرد.»
کد خبر: ۵۵۵۹۴۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۴/۰۵
خواهر شهید «ناصر تفضلی» نقل میکند: «نسبت به حقالناس خیلی حساس بود. دقت میکرد کسی از او ناراحت نشود. یادم است هر وقت که وارد کوچه میشد، موتورش را خاموش میکرد که مبادا صدایش مزاحم همسایهها شود.»
کد خبر: ۵۵۵۹۱۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۲۳
خواهر شهید «حسن خدامی» نقل میکند: «از مادر پرسیدم: برای حسن چی میگی؟ مادر گفت: از من میخواد تا قصه امامان رو براش بگم. انگار هیچ دردی نداشت و روی تخت خانه خوابیده بود. با دل و جان به قصههای مادر گوش میداد.»
کد خبر: ۵۵۵۶۹۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۲۲
خاله شهید «محمدرضا گیلوری» نقل میکند: «از قدیم یاد گرفته بودیم که شب چهارشنبه نحس است. شب چهارشنبه که میشد، گلیمبافی و نخریسی را کنار میگذاشتم. محمدرضا که متوجه قضیه شده بود و از حواسپرتی و فراموشکاری من هم باخبر بود، سربهسرم میگذاشت.» نوید شاهد سمنان شما را به خواندن ادامه این خاطره دعوت میکند.
کد خبر: ۵۵۵۶۳۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۲۰
قسمت نخست خاطرات شهید «شاهرخ قندالی»
دوست و همرزم شهید «شاهرخ قندالی» نقل میکند: «متوجه چیزی شدم و گفتم: شاهرخ! پلاکت کو؟ نیمنگاهی به من کرد و گفت: میخوای چکار؟ گفتم: اون پلاکها برای شناساییان. در حالی که میخندید، گفت: دوست دارم گمنام باشم و صورتش را با چفیه پوشاند.»
کد خبر: ۵۵۵۶۱۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۲۰
مدیرکل بنیاد شهید و امور ایثارگران آذربایجان غربی با مادر معظم شهید «حسین صمدزاده» در ارومیه دیدار کرد.
کد خبر: ۵۵۵۴۱۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۱۳
بسیج خواهران حوزه 412 حجاب امام هادی (ع) در ایام دهه کرامت از «نسرین ژولایی» امدادگر عملیات الی بیت المقدس دیدار کرد.
کد خبر: ۵۵۵۳۷۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۱۳
نماهنگ «دنیای عاشقا» به مناسبت میلاد با سعادت ثامنالحجج، علیبنموسیالرضا (ع) تهیه شده است.
کد خبر: ۵۵۵۲۲۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۱۰
مادر شهید «عزیزالله علیزاده» نقل میکند: «بعد از شهادتش هر روز یکی میآمد و حرفی میزد: خدا شهیدتون رو رحمت کنه! جوانی چشمپاک بود و توی کوچه هیچکس بدی از او ندید. با شنیدن حرفهایشان گفتم: خدایا! شکرت که تونستم بچهای تربیت کنم که دستبهخیر باشه.»
کد خبر: ۵۵۵۲۱۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۱۰
همزمان با بزرگداشت دهه کرامت، جشن بزرگ خواهر برادری ویژه فرزندان و نوادگان شهدا با حضور سرپرست معاونت سیاسی استانداری و مدیرکل بنیاد شهید و امور ایثارگران استان در قزوین برگزار شد.
کد خبر: ۵۵۵۱۶۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۰۹
همزمان با بزرگداشت دهه کرامت، جشن بزرگ خواهر برادری ویژه فرزندان و نوادگان شهدا با حضور سرپرست معاونت سیاسی استانداری و مدیرکل بنیاد شهید و امور ایثارگران استان در قزوین برگزار شد.
کد خبر: ۵۵۵۱۵۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۰۹
همزمان با بزرگداشت دهه کرامت؛
همزمان با بزرگداشت دهه کرامت، جشن بزرگ خواهر برادری ویژه فرزندان و نوادگان شهدا با حضور سرپرست معاونت سیاسی استانداری و مدیرکل بنیاد شهید و امور ایثارگران استان در قزوین برگزار شد.
کد خبر: ۵۵۵۱۴۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۰۹
به مناسبت گرامیداشت دهه کرامت؛
به مناسبت گرامیداشت دهه کرامت، خادمان حرم مطهر رضوی به همراه مسئولان و مردم شهیدپرور به مقام شهدای آبیک ادای احترام کردند.
کد خبر: ۵۵۵۱۲۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۰۸
قسمت دوم خاطرات شهید «علی نیکوئی»
دوست شهید «علی نیکوئی» نقل میکند: «چشم به چشمش دوختم. نور لامپهای حجله، زیبایی عکسش را چند برابر کرده بود. برگشتم علی را دیدم. اولش فکر کردم خیالاتی شدم، ولی مثل اینکه خودش بود. با لبخند گفت: هر وقت خواستی من رو ببینی بیا پاچنار، جلوی میدون ابوذر. سکوی پاچنار پاتوق دوستانه ما چند نفر بود. خواستم بپرسم: تو که شهید، شدی، چه جوری مییای؟»
کد خبر: ۵۵۵۰۷۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۰۹
به مناسبت گرامیداشت دهه کرامت؛
به مناسبت گرامیداشت دهه کرامت، خادمان حرم مطهر رضوی با حضور در گلزار مطهر شهدای گمنام بوئینزهرا به مقام شهدا ادای احترام کردند.
کد خبر: ۵۵۵۰۳۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۰۷
همزمان با ایام دهه کرامت، کاروان خادمان بارگاه ملکوتی حضرت ثامنالائمه (ع) به مقام شامخ شهدای گمنام شهر خنداب ادای احترام کردند.
کد خبر: ۵۵۵۰۲۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۰۷
قسمت نخست خاطرات شهید «علی نیکوئی»
همرزم شهید «علی نیکوئی» نقل میکند: «گفتم: چفیهات رو لازم داری؟ اشکالی نداره، بیا چفیه من رو بگیر. راضی نشد. اصرار کردم. با دلخوری گفت: واسه چی اصرار میکنی؟ اگه من شهید بشم، چفیهات خونی میشه، نمیتونم بهت پس بدم.»
کد خبر: ۵۵۵۰۱۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۰۸