خاطرات - صفحه 31

آخرین اخبار:
خاطرات
فرازی از گفته ها ، نقل از همسر شهید علی اصغر جمشیدی

هر کس برای خود خدا زندگی کند مُردنش نیز در راه خداست

علی‌اصغر جمشیدی، چهاردهم اردیبهشت ۱۳۳۰، در شهر قزوین به دنیا آمد. پدرش حسین (فوت۱۳۵۸) و مادرش زهرا نام داشت. تا پایان دوره کارشناسی در رشته آمار درس خواند. مدیر مدرسه بود. سال ۱۳۵۷ ازدواج کرد و صاحب یک دختر شد. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. پانزدهم مهر ۱۳۵۹، در سرپل‌ذهاب توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسید. مزار او در امامزاده حسین زادگاهش واقع است.
سید حسین فرمی باف

شوق خط مقدم

سید حسین فرمی باف از آزادگان یزدی و متولد سال 42 است که شانزدهم آبان 1361 به اسارت در آمده و تقریبا هشت سال در زندان‌های رژیم بعث عراق به سر برده است..
خاطراتی از سال های حماسه و ایثار، ناگفته های یک جانباز جنگ:

غفلتی که باعث اسارت مان شد

گفتم عراقی ها به سمت شهر می روند بازم می شنیدم که این ها نیروهای خودی هستند و عقب نشینی می کنند هوا گرگ و میش شده بود که فهمیدیم عراقی ها وارد شهر شدند.عراقی ها ما را به رگبار بستند یک تیر به زیر چشمم اصابت کرد و از صورتم خون جاری شد عرصه بر همه ی بچه ها تنگ شد و ما را اسیر کردند.
به نقل از کتاب سجده در ام الرصاص

نحوه کد گذاری گردانهای لشگر 41 ثارالله

واقعا نمی شود حق مطلب را ادا کرد و یک به هزار آنجه را که بر شهدا و رزمندگان گردان غواص در تمرینات، شبهای عملیات و حتی بعد از آگاهی از شهادت دوستانشان رفته است، بیان نمود.

قهرمان ۱۲ ساله آذربایجان

مرحمت بالازاده ۱۷ خرداد سال ۱۳۴۹ در روستای چای گرمی شهرستان گرمی دیده به جهان گشود. او در ۱۲ سالگی با اصرار خودش به جبهه رفت و پس از ۳ سال حضور در جبهه ۲۱ اسفند ۱۳۶۳ در عملیات بدر به شهادت رسید.
خاطراتی از سردار شهید سیدمصطفی سیدحسن زاده

تلویزیون خدا

شهید سیدمصطفی سیدحسن زاده اول فروردین 1340 در کاشان به دنیا آمد در 5 سالگی به عنوان شاگرد آزاد در مدرسه ابتدائی مدرس کاشان پذیرفته شد و خرداد همان سال بانمرات عالی قبول شد و به تحصیل ادامه داد.سید مصطفی اول مهرماه 1362 در مریوان بر اثر انجار گلوله توپ به شهادت رسید.شهید سردار خرازی کنار او روی زمین نشست .پیشانی اش را بوسید و با گریه گفت : خدایا مرا ببخش که هنوز در شناخت تو کوتاهی می کنم ، چه خوب سید حسن زاده را انتخاب کردی .

مرورى بر كتاب «روايت زخم»، خاطرات رزمندگان مازندرانى

کتاب «روایت زخم» برگزیده سومین جشنواره خاطره ‌نویسی دفاع مقدس استان مازندران با موضوع خاطرات رزمندگان این استان از عملیات «والفجر ۱۰» است که در سال ۱۳۹۱ به نگارش درآمده است.

خاطرات ی از سردار شهيد مدافع حرم سيد جلال حبيب الله پور

خاطرات ی از همرزمان سردار شهيد مدافع حرم سيد جلال حبيب الله پور که توسط نوید شاهد مازندران منتشر شد.

عزاداری اباعبدالحسین(ع) در اسارتگاه عراقی‌ها

در بخشی از خاطرات آزاده احمدعلی قورچی آمده است: در موقع عزاداری در کنار هر یک از پنجره‌ها نگهبانان خودی می‌ایستادند در حالی که آینه‌ای کوچک به دست داشتند به وسیله آن مسیر آمدن نگهبانان عراقی را زیر نظر داشتند و با آمدن نگهبان عراقی کلمه رمز که از قبل تعیین شده بود توسط نگهبان خودی گفته می‌شد و بچه‌ها حالت عادی به خود می‌گرفتند.

شکنجه بعثی ها در روز عید/خاطره اسارت محمد علی صمدی

برادر آزاده محمدعلی صمدی در تارخ1365/11/11 به دست نیروهای بعثی گرفتار شده و در تاریخ1369/6/5 آزاد گشته است
خاطرات سردار«محمدرضا حسنی سعدی» از دوران اسارت(بخش سوم):

اخبار صدای جمهوری اسلامی ایران در اردوگاه موصل!

اسیران با هر سلیقه، قومیت و مسلک، بر حیاتی بودن وجود «رادیو» اتفاق نظر داشتند و در حفظ و حراست آن کمال همت را می گماشتند و همه ی گوش ها، منتظر شنیدن اخبار صدای جمهوری اسلامی ایران بود.
به بهانه سالگرد شهید والامقام محمد محرابی پناه از شهرستان آران و بیدگل

خادم افتخاری جمکران ومیدان جنگ

شهید محمّد محرابی‌پناه در بیستم شهریور سال 1364 در شهر آران و بیدگل در خانواده ای مذهبی متولّد شد. چون در قسمت هوا فضا مشغول بود دوره ی هشت ماهه ی آموزش‌های مخصوص، شامل چتربازی، غواصی، آموزش در جنگل و کوهستان و کویر را در کنار دوستش شهید مصطفی صفری‌تبار که با هم عهد اخوت برای شفاعت و شهادت بسته بودند با موفّقیّت گذراند و در تیپ صابرین به‌عنوان تیربارچی مشغول خدمت شد.محمّد در سحرگاه 1390/6/13 به همراه شهید مصطفی صفری‌تبار به آرزویش رسید و دعوت حق را لبیک گفت.
به بهانه سالگرد شهید والامقام محمد محرابی پناه از شهرستان آران و بیدگل

عقد اخوت شهیدان محرابی پناه و صفری تبار

شهید محمّد محرابی‌پناه در بیستم شهریور سال 1364 در شهر آران و بیدگل در خانواده ای مذهبی متولّد شد. چون در قسمت هوا فضا مشغول بود دوره ی هشت ماهه ی آموزش‌های مخصوص، شامل چتربازی، غواصی، آموزش در جنگل و کوهستان و کویر را در کنار دوستش شهید مصطفی صفری‌تبار که با هم عهد اخوت برای شفاعت و شهادت بسته بودند با موفّقیّت گذراند و در تیپ صابرین به‌عنوان تیربارچی مشغول خدمت شد.محمّد در سحرگاه 1390/6/13 به همراه شهید مصطفی صفری‌تبار به آرزویش رسید و دعوت حق را لبیک گفت.

حماسه های ناگفته؛ زيارت هديه اي الهي (15)

در نجف اشرف طوري شد كه قبل از ورد ما،‌ يك عده از مسؤوليني كه از بغداد آمده بودند،‌ اول رفتند، ‌داخل حرم را چك كردند كه كسي نباشد تا ما را وارد حرم كنند.
شهید حمد الله دکامی در کلام سردار سید ضیاء الدین حزنی، فرمانده آماد و پشتیبانی نیروی زمینی سپاه؛

شبنم عشق در کویر محبت

شهید بزرگوار فرمود: انسانیت و جوانمردی و روح از خود گذشتگی و ایثار در هر کجا و از هر کسی دیده شود، دوست باشد یا دشمن، ستودنی است. نامرادی و نامردمی در هر کجا و از هر کسی دیده شود، ناپسند و نابخشودنی است.
شهدای شهریور

مختصری از خاطرات شهید عبدالخالق هدايت كيش

آري عبدالخالق ، عبد عاشقي بود كه خالقش تمامي خوبيها ، محبت ها ، خشوع و فروتني ها را در وجود او خلق كرده بود .
خاطرات محمد طالبی فرمانده دوران دفاع مقدس؛

وضوی شهادت

شهید زمانی عاشق شهادت بود، آن روز پیشم آمد و گفت: قمقمه‌ات آب دارد؟ چون توی راه که داشتیم می‌آمدیم، چرتی زدم. نمی‌خواهم بدون وضو شهید شوم. بعد با آب با قمقمه وضو گرفت و نفس راحتی کشید و گفت همه چیز تکمیل شده.
خاطرات شهید سی دعباس فدائی از آران وبیدگل

فردای قیامت همین طوری جلوی مارا خواهند گرفت

شهید سید عباس فدائی در نهم آذرماه 1344 در خانواده ای مذهبی ومتوسط در بیدگل دیده به جهان گشود.بالاخره عملیات ظفرمندانۀ میمک آغاز شد که برادرمان هم در آن شرکت داشته و پس از رشادت های زیاد در عصر روز جمعه مورخۀ 27/مهر/1363 در ساعت 4ونیم بعدازظهر به درجۀ رفیع شهادت نائل آمدند و بسوی معبودش خدا شتافت و در روز یکشنبه مورخ 29/مهر/1363 پیکر پاکش را به کاشان آورده و روز دوشنبه 30/مهر/1363 باحضور امت حزب اله اران وبیدگل تشییع شده و در گلزار شهدای امامزاده هادی به خاک سپرده شد.

خاطرات ى از شهيد ميرسعيد يوسف نژاد

خاطرات ی از شهید میرسعید یوسف نژاد به نقل از مادر و همرزمش از دوران دفاع مقدس که نوید شاهد برای نخستین بار منتشر کرد.

سیاهه جنایت بعثی ها در زندان الرشيد /خاطره اسارت محمد علی صمدی

برادر آزاده محمدعلی صمدی در تارخ1365/11/11 به دست نیروهای بعثی گرفتار شده و در تاریخ1369/6/5 آزاد گشته است
طراحی و تولید: ایران سامانه