نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - خاطرات
خاطره شهید هادی ساجدی «2»
شهید «هادی ساجدی» در دفتر خاطرات خود می‌نویسد: «هنوز از در سپاه خارج نشده بودم که ناگهان صدايی به گوشم رسيد که می‌گفت «برادر هادی ساجدی و برادر حسن» پيش بيايند وقتی اين صدا را شنيدم ديگر طاقت خود را از دست دادم و بی‌اختیار و بی‌خود اشک از چشمانم جاری شد...» متن کامل خاطره دوم این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۶۷۷۹۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۲/۲۰

«عناوینی مانند نماینده، ولی فقیه در امور آزادگان و نمایندگی مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در کنار نام حجت‌الاسلام‌والمسلمین سیدعلی‌اکبر ابوترابی‌فرد قرار گرفت. اما رفتار او عوض نشد ...» ادامه این خاطره از سید آزادگان، شهید «حجت‌الاسلام‌والمسلمین سیدعلی‌اکبر ابوترابی‌فرد» را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۶۷۷۸۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۲/۱۹

«عراقی‌ها که کاملاً از حضورمان خبر داشتند از سه طرف منطقه ورود و حرکت ما را به زیر آتش گرفته بودند. به طوری که حتی برای یک لحظه صدای شلیک گلوله‌هایشان قطع نمی‌شد ...» ادامه این خاطره از آزاده و جانباز «عزیزالله فرجی‌زاده» را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۶۷۷۸۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۲/۱۹

به مناسبت هفته معلم، ویژه‌نامه معلم شهید «رحیم صباغیان» شامل زندگی، وصیت‌نامه، خاطرات ، اسناد و دست‌نوشته، خاطرات شفاهی و مصاحبه با مادر شهید برای علاقه‌مندان منتشر می‌شود.
کد خبر: ۵۶۷۷۷۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۲/۱۹

مادر معلم شهید «رحیم صباغیان» نقل می‌کند: «لحظه واع، خیلی نورانی بود، از چهره‌اش نور می‌بارید.» نوید شاهد سمنان شما را به دیدن این گفتگو جلب می‌کند.
کد خبر: ۵۶۷۷۷۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۲/۱۹

یکی از همرزمان حاج احمد متوسلیان تعریف می‌کند: «لباس کردی تنمان بود و ۲ نفر از افراد کومله فکر کردند ما از خودشان هستیم. پس سر درد و دلشان باز شد.»
کد خبر: ۵۶۷۷۶۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۲/۱۹

همسر معلم شهید «نعمت‌الله رجبی» نقل می‌کند: «با اینکه وضع زندگی ما خوب نبود، اما او خیلی هوای دانش‌آموزان مستضعف را داشت.» نوید شاهد سمنان شما را به دیدن قسمت دوم این گفتگو جلب می‌کند.
کد خبر: ۵۶۷۷۲۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۲/۱۸

«دوستانم در یک غافل‌گیری، افسر نگهبان و دیگر بچه‌های سپاهی را دستگیر کردند و روی سر آن‌ها گونی کشیدند و دست بسته در یکی از اتاق‌ها حبس کردند. دستور دادم تا ۲۴ ساعت در باراجین به همین حال بمانند تا یادشان باشد دشمن و ضدانقلاب با کسی شوخی ندارند ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات یکی از فرماندهان دوران دفاع مقدس «منوچهر مهجور» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۶۷۷۱۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۲/۱۸

خاطرات شفاهی جانبازان
«یوسف عزیزی‌زاده» جانباز 70 درصد جنگ تحمیلی می‌گوید: «این انقلاب و جنگ بود که مسیر ما را تغییر داد. با رفتن برادرانم پای من هم به جبهه باز شد. بچه‌های ما با اسلحه‌ کلاشینکف جلوی تانک می‌رفتند و با همین وضعیت باعث شدند که عراقی‌ها دوبار عقب نشینی کنند...»
کد خبر: ۵۶۷۶۶۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۲/۲۴

قسمت سوم خاطرات معلم شهید «رحیم صباغیان»
داماد شهید «رحیم صباغیان» نقل می‌کند: «پرستارش می‌گفت: با این دردی که رحیم داره تا جایی که ممکنه سعی می‌کنه به ما زحمت نده. به شوخی گفتم: رحیم! هرجا می‌ری همه رو جذب خودت می‌کنی. نکنه آهن‌ربا داری و ما خبر نداریم؟ گفت: اگه دوستی‌هامون به‌خاطر خدا باشه، ناگسستنیه.»
کد خبر: ۵۶۷۶۶۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۲/۱۸

خاطرات شفاهی جانبازان
«حاجی احمدی» جانباز 55 درصد جنگ تحمیلی می‌گوید: «18 ماه بدون مرخصی در جبهه خدمت کردم، حتی یک روز هم غیبت نداشتم و همیشه در خط مقدم بودم. ایران قدرتمندترین کشور دنیاست و هیچ وقت رسالت حق از بین نمی‌رود.»
کد خبر: ۵۶۷۶۶۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۲/۱۸

خاطره‌ای از همرزم شهید «سیدمصطفی میرشاکی»
همرزم شهید «سیدمصطفی میرشاکی» می گوید: زمانی که سید فرماندهی گردان را عهده‌دار شد با پیراهنی سفید که با لکه‌های خون یاران شهیدش گل انداخته بود و از دور به چشم می‌آمد، بین بچه‌ها نشست، زخمی‌ها التیام نیافته بودند و ضجه‌کنان، زل زده بودند به چشم‌های سید و مبهوت جذابیت و سیمای نورانی‌اش بودند.
کد خبر: ۵۶۷۶۱۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۲/۱۷

«کسی تاکنون از ایشان نشنیده بود که بگوید من جانباز هستم یا چگونه به درجه جانبازی نایل شده‌ام. ابداً روحیه طلبکاری از انقلاب نداشت و همیشه خود را بدهکار انقلاب می‌دانست ...» ادامه این خاطره از شهید جانباز «مجید نبیل» را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۶۷۶۰۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۲/۱۷

«فرمانده گردان محمد رسول‌الله (ص) گفت: حجت! برو پسرت را ببین و برگرد. حجت سریع خود را به پسرش رساند. فرصت زیادی نبود؛ آخرین بوسه را بر گل صورت فرزند چند روزه‌اش کاشت و روانه عملیات شد ...» ادامه این خاطره از زبان همرزم شهید «حجت‌الله صنعتکار آهنگری‌فرد» را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۶۷۵۹۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۲/۱۷

برگی از خاطرات شهید بهتویی؛
«هر فرماندهی که نیروهایش عبور می‌داد چندین تلفات، شهید و مجروح می‌داد و تنها گروهی که توانست با شیوه خاصی و بدون تلفات از آن مکان عبور کند گروهان ما بود ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات همرزم شهید «رجبعلی بهتویی» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۶۷۵۹۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۲/۱۷

قسمت دوم خاطرات معلم شهید «رحیم صباغیان»
دوست شهید «رحیم صباغیان» می‌گوید: «می‌گفت: هرکس توی زندگی یک الگویی داره. امام بهترین و کاملترین الگوی منه. می‌گفتم: رحیم! من هم امام رو خیلی دوست دارم، اما شور و حرارت کلامت یک جور دیگه است. می‌گفت: من هر چیزی رو که جستجو می‌کنم، برای رسیدن به کمال، در امام هست.»
کد خبر: ۵۶۷۵۸۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۲/۱۷

همسر معلم شهید «نعمت‌الله رجبی» نقل می‌کند: «نعمت‌الله دانش‌آموزان را به تقوای الهی دعوت می‌کرد و آنها خیلی او را دوست داشتند.» نوید شاهد سمنان شما را به دیدن قسمت نخست این گفتگو جلب می‌کند.
کد خبر: ۵۶۷۵۶۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۲/۱۷

قسمت نخست خاطرات معلم شهید «رحیم صباغیان»
دوست شهید «رحیم صباغیان» نقل می‌کند: «گفت: تولد مادرمه. اگه الان سمنان بودم، کادوی تولد مادرم رو همون لحظه بهش می‌دادم. اون‌طوری لطف بیشتری داشت. گفتم: قربون شکلت! همین که تولد مادرت یادته کلی می‌ارزه. با افسوس گفت: نمی‌دونی شادی دل مادرم چقدر برام مهمه.»
کد خبر: ۵۶۷۵۲۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۲/۱۶

خاطرات شفاهی جانبازان
«غلام‌حسین عطار» جانباز 50 درصد جنگ تحمیلی می‌گوید: «یک روز من و نُه نفر از همکارانم کنار مخزن‌های نفت ایستاده بودیم که در یک لحظه یکی از مخزن‌ها منفجر شد و ما به اطراف پرت شدیم، نزدیک خلیج بنگال بودیم و موج همه‌ی ما را گرفته بود، در این شش روز هیچکس غذا نخورد و ...»
کد خبر: ۵۶۷۵۰۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۲/۲۲

اولین جلسه اصول مصاحبه و ثبت خاطرات شهدای دانشجو با حضور استاد دکتر رنجبر در پژوهشکده گیلان شناسی برگزار شد.
کد خبر: ۵۶۷۴۹۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۲/۱۶